ژانر : الکی تبلیغ نمیکنم ... ولی این رمان یک رمان هیجانی ... کلکلی
... خنده دار
... عاشقانه
... و شاید تا حدودی جنایی باشه
... یعنی هست ...
تقدیم به شما ...
اسم رمانم هست : « عشق هرکی ماله خودش »
خلاصه رمان ( عشق هرکی ماله خودش ... ) :
داستان در مورد دختری است به نام مانیا . مانیا با اینکه 27 سالشه و
مجرده ، ولی تو عمرش کار نکرده .
کلا از وقتی رفته مدرسه ، فقط نشسته درس خونده تا الان که دیکه
دکتراشو گرفته .
خیلی دختره خوشگل و شر و شیطونیه . خاستگاران زیادی هم داشته
که همه رو زنگ در خونه رو نزده ، رد کرده .
خلاصه این خانم شیطون قصه ما ، بدون سابقه ی کار قراره بره تو یکی
از بهترین بیمارستان های شهر تهران که همه توی اون بیمارستان
کارشون رقابته .
البته چون مدرکش دکترا بوده و توی کانادا درس خونده ، دعوتش کردن
که تو اون بیمارستان کار کنه .
حالا ماجرا اینه که مانیا برای دو ساله که تخصص میخونه ، ولی هنوز
یه سال دیگه مونده ... پس در کنار کار کردن باید درسش رو هم بخونه...
زندگیش از اون لحظه که پاشو تو بیمارستان میزاره ، تغیر میکنه و با
کسانی از جمله آقایونِ رادمهر و آقای احمدی و ... ، آشنا میشه که ...
به قول معروف حالشو ببرید ...
ϰ-†нêmê§ |