اولین رمانم


من ... * love *

ژانر : الکی تبلیغ نمیکنم ... ولی این رمان یک رمان هیجانی [تصویر:  -2-37-.gif] ... کلکلی

[تصویر:  -2-09-.gif] ... خنده دار [تصویر:  -2-06-.gif] ...
عاشقانه [تصویر:  -8-.gif] ... و شاید تا حدودی جنایی باشه

... یعنی هست ...



تقدیم به شما [تصویر:  -2-40-.gif] ...



اسم رمانم هست : « عشق هرکی ماله خودش »



خلاصه رمان ( عشق هرکی ماله خودش ... ) :

داستان در مورد دختری است به نام مانیا . مانیا با اینکه 27 سالشه و

مجرده ، ولی تو عمرش کار نکرده .


کلا از وقتی رفته مدرسه ، فقط نشسته درس خونده تا الان که دیکه

دکتراشو گرفته .


خیلی دختره خوشگل و شر و شیطونیه . خاستگاران زیادی هم داشته

که همه رو زنگ در خونه رو نزده ،
رد کرده .

خلاصه این خانم شیطون قصه ما ، بدون سابقه ی کار قراره بره تو یکی

از بهترین بیمارستان های
شهر تهران که همه توی اون بیمارستان

کارشون رقابته .


البته چون مدرکش دکترا بوده و توی کانادا درس خونده ، دعوتش کردن

که تو اون بیمارستان کار کنه .


حالا ماجرا اینه که مانیا برای دو ساله که تخصص میخونه ، ولی هنوز


یه سال دیگه مونده ...
پس در کنار کار کردن باید درسش رو هم بخونه...


زندگیش از اون لحظه که پاشو تو بیمارستان میزاره ، تغیر میکنه و با

کسانی از جمله آقایونِ رادمهر و
آقای احمدی و ... ، آشنا میشه که ...


به قول معروف حالشو ببرید ...


دو شنبه 18 / 3 / 1392 12:56 |- * love * -|


ϰ-†нêmê§